رهنوردان را به پای سعی، منزل دور نیست
موج ها را دست از دامان ساحل دور نیست
دانه ی امیدواری خوشه در دل بسته است
گر دلم را باشد از آن چشم، حاصل دور نیست
در بیابانی که دامش از رگ هشیاری است
بند اگر پیچد به پای صید غافل، دور نیست
هر که رفت از دیده می گویند از دل می رود
دلبر ما از نظر دور است و از دل دور نیست
شهد جان پرور طمع کردم ز چرخ سنگدل
از پشیمانی خورم گر زهر قاتل، دور نیست
از خطا ایمن نه ای در این چهار انگشت راه
چشم و گوش خویش وا کن، حق ز باطل دور نیست
چون نهال خشک دل کندم ز حق آب و گل
ریشه ام را گر برون آرند از گل دور نیست
(محمد قهرمان)
- ۰ نظر
- ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۸