ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۱۳ ب.ظ
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده صید و صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها با داغ او چـو لاله
در خون نشسته و او، چون باد رفته باشد
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
شاید
به خوابِ شیرین فرهاد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری کز گردِ دام زلفت
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد
پر شور از حزین است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد
(حزین لاهیجی)
- جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۱۳ ب.ظ