از دل درمانده من غصه ها را خط بزن
پا به پای من بیا و رد پا را خط بزن
رد شو از مرز دوراهی ها و تردیدت شبی
یا، ولی، اما، اگر، آیا، چرا را خط بزن
یا کنار من بمان و دور دنیا خط بکش
یا بکش دست از من و این ماجرا را خط بزن
هم صدا با من بمان و عشق را فریاد کن
از غزل ها واژه های بی صدا را خط بزن
می رسد بی تو به آخر راه بی پایان عشق
لحظه ای همت کن و این انتها را خط بزن
(سیامک نوری)
- ۱ نظر
- ۳۱ تیر ۹۲ ، ۲۲:۰۳