پیرِ مُغان

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود *** سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

پیرِ مُغان

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود *** سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

۱ مطلب با موضوع «شاعران غیر معاصر :: فرهنگ شیرازی» ثبت شده است

از سر کوی تو گیرم که روم جای دگر

کو دلی را که سپارم به دلآرای دگر


عاقبت از سر کوی تو برون باید رفت

گیرم امروز دگر ماندم و فردای دگر


مگر آزاد کنی، ورنه چو من بنده ی پیر

گر فروشی، نستاند ز تو مولای دگر


عاشقان را طرب از باده ی انگوری نیست

هست مستان تو را نشئه ز صهبای دگر


بهر مجنون تو این کوه و بیابان تنگ ست

بهر ما کوه دگر باید و صحرای دگر


ما گدائی در دوست به شاهی ندهیم

زان که این جای دگر دارد و، آن جای دگر


گر به بتخانه ی چین نقش رخت بنگارند

هرکه بیند، نکند میل تماشای دگر


راه پنهانی میخانه نداند همه کس

جز من و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگر


دل "فرهنگ" ز غم های جهان خون شده بود

غم عشق آمد و افزود به غم های دگر